کد مطلب:314938 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:361
اگر بمیرم ابوالفضل سرم را به دامن می گیرد
نامه جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای محمدرضا خورشیدی، مروج مكتب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) طی نامه ای به انتشارات مكتب الحسین اظهار داشتند:
[ صفحه 495]
با عرض ادب و امید سلامتی برای آن جناب، كرامتی از باب الحوائج آقا ابوالفضل العباس (علیه السلام) ذكر می شود:
1- مرحوم آیت الله سید عبدالغفار مازندرانی (ره) از علمای بزرگ نجف اشرف و از اساتید مرحوم آیت الله خوئی سید محمد هادی میلانی (ره) بود. یكی از فرزندان آن بزرگوار به نام سید محمد تقی اشرفی بود - كه كرامتی راجع حضرت علی اكبر علیه السلام در جلد اول چهره درخشان قمر بنی هاشم (علیه السلام) (چاپ اول، صفحه 286) از ایشان نقل شده است.
حقیر كرامت زیر را از عده ای از برادرزاده ها و پسر عموی مرحوم سید محمد تقی اشرفی شنیدم:
مرحوم اشرفی سالیانی افتخار داشت كه دهه عاشورا به شهر مراغه می رفت. و بدون چشم داشت مادی و افتخاری در مجلس حسینی به وظیفه ارشاد و ذكر مصائب مشغول می شد. در یكی از این سال ها در روز عاشورا - ظاهرا نزدیك ظهر - یك دفعه در حال روضه خوانی گفت: همین الآن اگر بمیرم سرم را اباالفضل (علیه السلام) به دامن می گیرد [قریب به این مضمون]
به محض گفتن این جمله می افتد و جان می سپرد. غوغای عجیبی در شهر مراغه و بین مردم و عزاداران حسینی ایجاد شد. به بستگان و فرزندان آن مرحوم اطلاع دادند و آنها از تهران برای تحویل جنازه می رفتند. ولی اهالی مراغه اصرار داشتند كه حالا كه تقرب و مقام او نزد اهل بیت و آقا ابوالفضل برای ما ثابت شده، باید برای تبرك و افتخار ما، بدن ایشان در همین مراغه دفن گردد. ولی سرانجام فرزندان و اقوام آن مرحوم با اصرار آنها را قانع كردند و جنازه او را به شهر قم منتقل نموده و در صحن خاكفرج دفن نمودند. خداوند همه ما را خادم با
[ صفحه 496]
اخلاص درگاه اهل بیت علیهم السلام قرار دهد.
[ صفحه 495]
با عرض ادب و امید سلامتی برای آن جناب، كرامتی از باب الحوائج آقا ابوالفضل العباس (علیه السلام) ذكر می شود:
1- مرحوم آیت الله سید عبدالغفار مازندرانی (ره) از علمای بزرگ نجف اشرف و از اساتید مرحوم آیت الله خوئی سید محمد هادی میلانی (ره) بود. یكی از فرزندان آن بزرگوار به نام سید محمد تقی اشرفی بود - كه كرامتی راجع حضرت علی اكبر علیه السلام در جلد اول چهره درخشان قمر بنی هاشم (علیه السلام) (چاپ اول، صفحه 286) از ایشان نقل شده است.
حقیر كرامت زیر را از عده ای از برادرزاده ها و پسر عموی مرحوم سید محمد تقی اشرفی شنیدم:
مرحوم اشرفی سالیانی افتخار داشت كه دهه عاشورا به شهر مراغه می رفت. و بدون چشم داشت مادی و افتخاری در مجلس حسینی به وظیفه ارشاد و ذكر مصائب مشغول می شد. در یكی از این سال ها در روز عاشورا - ظاهرا نزدیك ظهر - یك دفعه در حال روضه خوانی گفت: همین الآن اگر بمیرم سرم را اباالفضل (علیه السلام) به دامن می گیرد [قریب به این مضمون]
به محض گفتن این جمله می افتد و جان می سپرد. غوغای عجیبی در شهر مراغه و بین مردم و عزاداران حسینی ایجاد شد. به بستگان و فرزندان آن مرحوم اطلاع دادند و آنها از تهران برای تحویل جنازه می رفتند. ولی اهالی مراغه اصرار داشتند كه حالا كه تقرب و مقام او نزد اهل بیت و آقا ابوالفضل برای ما ثابت شده، باید برای تبرك و افتخار ما، بدن ایشان در همین مراغه دفن گردد. ولی سرانجام فرزندان و اقوام آن مرحوم با اصرار آنها را قانع كردند و جنازه او را به شهر قم منتقل نموده و در صحن خاكفرج دفن نمودند. خداوند همه ما را خادم با
[ صفحه 496]
اخلاص درگاه اهل بیت علیهم السلام قرار دهد.